وقتی صحبت از وسواس می شود، اغلب افراد فردی را تصور میکنند که زیاد دستهایش را میشوید و به تمیزی حساس است. ولی اختلال وسواس میتواند انواع متفاوتی داشته باشد که بسیاری از افراد جامعه با آنها آشنا نیستند.
اختلال وسواس فکری– عملی(OCD) از دو عنصر تشکیل شده است: وسواس فکری و وسواس عملی. «وسواس فکری» افکار و تصاویر ذهنی ناراحتکننده و تکرار شونده هستند که به ذهن فرد هجوم میآورند و فرد با وجود تلاش زیاد، نمیتواند از ورود آنها به ذهنش جلوگیری کند. «وسواسهای عملی» اعمالی هستند که افراد احساس میکنند باید انجام دهند تا اضطرابشان کاهش پیدا کند یا جلوی یک رویداد بد را بگیرند. اغلب افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری– عملی هم وسواس فکری و هم وسواس عملی رنج میبرند، ولی ممکن است تنها وسواس فکری یا وسواس عملی داشته باشند.
وسواس های فکری بسیار متنوع هستند. وسواس های فکری رایج شامل موارد زیر میشوند:
- ترس از بیمار شدن، از قبیل ایدز یا سرطان.
- ترس از آلوده شدن در اثر لمس کردن چیزهای کثیف
- ترس از آسیب رساندن یا کشتن یک فرد، اغلب فرد مورد علاقه
- ترس از فراموش کردن انجام یک کار از قبیل خاموش کردن اجاق گاز یا قفل کردن در یا خاموش کردن اتو
- ترس از انجام کاری خجالتآور یا غیراخلاقی، از قبیل فریاد زدن چیزهای وقیح
- داشتن افکار جنسی ناپسند و یا داشتن افکار کفرآمیز
وسواسهای عملی را «آئین مندی» هم می نامند. برخی از وسواسهای عملی رایج شامل موارد زیر است:
- شستشو یا تمیز کردن افراطی، از قبیل شستشوی چندین باره دست در طول روز
- وارسی کردن، از قبیل نگاه کردن مکرر اجاق گاز برای اطمینان از خاموش بودن آن
- اعمال تکراری، از قبیل همیشه 5 بار کلید برق را زدن
- قرار دادن چیزها بر اساس نظمی خاص، از قبیل اطمینان از این که همه چیزهای داخل اتاق متقارن هستند.
اغلب افراد مبتلا به وسواس میدانند که ترسهای آنها لااقل برخی اوقات واقع گرایانه نیستند. همچنین میدانند که انجام وسواسهای عملی منطقی نیست. با این حال نمیتوانند جلوی خود را بگیرند.
هر کسی که وسواس فکری یا وسواس عملی داشته باشد، بیمار نیست. تقریبا همه افراد برخی از این افکار یا رفتارها را تجربه میکنند. زمانی فرد تشخیص اختلال وسواس فکری –عملی را دریافت میکند که داشتن افکار وسواسی و انجام اعمال وسواسی زمان زیادی را از او بگیرد (بیش از یک ساعت در روز) و یا به عملکرد وی در زندگی آسیب بزنند، مثلا زندگی شغلی، اجتماعی و تحصیلی او را دچار مشکل کنند. اختلال وسواس میتواند مشکلات زیادی ایجاد کند. افراد مبتلا به این اختلال زمان زیادی از روز را صرف آئینمندیها میکنند. این موضوع داشتن شغل را دشوار میکند و معمولاً برای اعضای خانواده نیز مشکلساز میشود. بسیاری از افراد مبتلا به اختلال وسواس از برخی مکانها یا موقعیتهایی که آنها را مضطرب میکند، اجتناب میکنند. برخی به همین دلیل تقریباً در خانه زندانی میشوند. در اکثر موارد برخی از اعضای خانواده در انجام آئینمندیها به این افراد کمک میکنند.
شیوع
اختلال وسواس فکری –عملی یکی از اختلالات بسیار شایع جامعه است. تحقیقات نشان میدهد 3 درصد از افراد جامعه به این اختلال مبتلا هستند. در اکثر موارد اختلال در دوران نوجوانی شروع میشود و کم کم شدت میگیرد. البته در مواردی اختلال به صورت حاد بروز پیدا میکند و فرد به صورت ناگهانی علائم وسواس را نشان میدهد. گاهی این بروز حاد پس از یک تجربه پرفشار مانند از دست دادن یکی از اعضای خانواده یا دوستان و یا پس از زایمان بروز پیدا میکند.
اختلال وسواس فکری– عملی چگونه به وجود می آید؟
تحقیقات نشان میدهند که 90 درصد از مردم افکاری مشابه با افکار مشکلزا در افراد وسواسی را دارند. با این حال به نظر میرسد افراد مبتلا به اختلال وسواس نسبت به افراد عادی بیشتر از این افکار رنج میکشند. در اکثر موارد افکاری که موجب نگرانی مبتلایان به اختلال وسواس را فراهم میآورد، برخلاف باورها و ارزشهای آنها است. به عنوان مثال، یک فرد بسیار مذهبی از این میترسد که کفر بگوید، یا یک مادر پرمحبت میترسد که به فرزندش آسیب برساند.
از آنجایی که افراد مبتلا به وسواس از افکار خود رنج میبرند، سعی میکنند از این افکار اجتناب کنند. اغلب سعی میکنند جلوی افکار را بگیرند. مشکل اینجا است که هر چه بیشتر تلاش کنید به یک چیز فکر نکنید، در نهایت بیشتر به آن چیز فکر خواهید کرد. میتوانید امتحان کنید: سعی کنید در یک دقیقه آینده به فیل سفید فکر نکنید. احتمال زیادی وجود دارد که اولین چیزی که به فکر شما میرسد، همان چیزی باشد که سعی دارید به آن فکر نکنید- که همان فیل سفید است.
زمانی که افراد متوجه میشوند نمیتوانند از افکار ناراحتکننده اجتناب کنند، راههای دیگری را برای کاهش اضطراب امتحان میکنند. ممکن است برخی رفتارها را انجام دهند، از قبیل شستشو زیاد یا گفتن یک ذکر خاص. این کار معمولاً باعث کاهش اضطراب میشود. متاسفانه این آرامش موقتی است و به زودی باید این عمل را مجدداً انجام دهند تا احساس بهتری داشته باشند. به زودی آن عمل تبدیل به وسواس عملی خواهد شد.
درمان
بسیاری از افراد میتوانند از پس وسواسهای خود بربیایند و پیش از شدت گرفتن علائم، جلوی آنها را میگیرند. ولی در برخی از موارد، اختلال شدت میگیرد و فرد قادر نیست به تنهایی از پس آنها بربیاید. در چنین مواردی مراجعه به یک متخصص بسیار مفید است. درمان اختلال وسواس به دو صورت انجام می-شود: درمان دارویی و روان درمانی. داروهایی که بیشترین تاثیر را بر اختلال وسواس میگذارند موجب افزایش سطح سروتونین در مغز میشوند. روانپزشک شما میتواند داروی مفید برای شما را تجویز کند. توصیه میشود که دارودرمانی به همراه روان درمانی مورد استفاده قرار گیرد. برای برخی از بیماران، ترکیب دارودرمانی و روان درمانی بهترین نتیجه را به همراه دارد.
افراد مبتلا به اختلال وسواس از این میترسند که اگر به افکاری که از آنها میترسند فکر کنند و هیچ وسواس عملی انجام ندهند، اضطراب در آنها بیشتر و بیشتر خواهد شد، و نمیتوانند این اضطراب را تحمل کنند. اغلب میترسند که دیوانه شوند. روان درمانی به شما کمک میکند تا بیاموزید میتوانید اضطراب را بدون استفاده از وسواس عملی کنترل کنید. شما راهبردهای شناختی از قبیل روش متفاوت فکر کردن را میآموزید که میتوانند به شما کمک کنند اضطراب کمتری داشته باشید. همچنین میآموزید اگر به جای این که از ترسهایتان اجتناب کنید، با آنها روبرو شوید، از بین خواهند رفت. شاید باور این موضوع سخت باشد، ولی حقیقت دارد. درمانگر به شما کمک میکند تا به تدریج با چیزهایی که از آنها میترسید روبرو شوید، تا جایی که به این اعتماد به نفس برسید که میتوانید بدون استفاده از وسواسهای عملی با ترسهای خود روبرو شوید.
تحقیقات نشان میدهد بالغ بر 80 درصد افرادی که از روان درمانی برای اختلال وسواس فکری –عملی استفاده میکنند، بهبود متوسط تا زیاد خواهند داد. معمولاً افراد حتی پس از درمان، افکار وسواسی گاه و بیگاه و میل به آئینمندی خواهند داشت. با این حال، بیماران احساس کنترل بسیار بیشتری دارند و قادر هستند از زندگی خود لذت ببرند. تحقیقات همچنین نشان میدهند حس خوب افراد حتی پس از خاتمه درمان نیز ادامه پیدا خواهد کرد.
آخرین دیدگاهها